دیکشنری
مترجم
بپرس
بی شرطی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بی شرطی. [ ش َ ] ( حامص مرکب ) اطلاق. ( یادداشت مؤلف ). حالت و کیفیت بی شرط.
فرهنگ فارسی
اطلاق . حالت و کیفیت بی شرط
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها