بی شبهه

/biSobhe/

مترادف بی شبهه: بدون تردید، بی تردید، بی شک، بی شبهت، بی گمان، حتمی، قطع

برابر پارسی: بیگمان، بی برو برگرد

معنی انگلیسی:
absolute, indubitable, positive, simply

لغت نامه دهخدا

بی شبهه. [ ش ُ هََ /هَِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی «فارسی » + شبهة «عربی » ) بی شبهت. بی گمان. بی شک. بلاشک. بلاشبهه. ( یادداشت مؤلف ). بی شک. بی اشتباه. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شبهه شود.

فرهنگ فارسی

۱ - بی شک و تردید . ۲ - بی اشتباه .

فرهنگ معین

(شُ هَ یا هِ ) [ فا - ع . ] (ق مر. ) ۱ - بی شک و تردید. ۲ - بی اشتباه .

فرهنگ عمید

بی شک وتردید.

پیشنهاد کاربران

بی ریب. [ رَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی ریب ) بی شک. بی شبهه. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به ریب شود.
علی التحقیق

بپرس