بی شبانی. [ ش َ ] ( حامص مرکب ) بی چوپانی. بی نگهبانی. بی پاسبانی : شد از بی شبانی رمه تال و مال همه دشت تن بود بی دست و یال.فردوسی.رجوع به شبانی شود.