بی سیرت کردن


معنی انگلیسی:
to ravish, to violate

لغت نامه دهخدا

بی سیرت کردن. [ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام ، عملی نامشروع با کسی کردن. فساد کردن ( بیشتر با نابالغی ). بی سیرت کردن دختری یا پسری را؛ عملی منافی عفت با او کردن و مُهر برگرفتن از دوشیزه نه بوجه مشروع و دوشیزگی بردن بجبر و با وی بنامشروع آرامیدن.( از یادداشت مؤلف ). بی آبرو کردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

در تداول عوام عملی نامشروع با کسی کردن ٠ فساد کردن ٠ بی آبرو کردن ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس