بی سؤال. [ س ُ آ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) ( از: بی + سؤال ) بدون پرسش. ( ناظم الاطباء ). آنکه از کسی سؤال نکند. ( آنندراج ).- بی سؤال و جواب ؛ناگزیر. ( یادداشت مؤلف ). || بدون تمنا و درخواست. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به سؤال شود.