دیکشنری
مترجم
بپرس
بی سابقگی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بی سابقگی. [ ب ِ ق َ / ق ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی سابقه. رجوع به سابقه و بی سابقه شود.
فرهنگ فارسی
حالت و چگونگی بی سابقه
مترادف ها
spontaneity
(اسم)
ناگهانی، خودبخودی، بی سابقگی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها