بی سابقه
/bisAbeqe/
مترادف بی سابقه: بدیع، بکر، نو، بی بدیل، شگفت، طرفه، عجیب، غریب
برابر پارسی: بی پیشینه | بیپیشینه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
بی مانند، بی نظیر، جدید، بی سابقه
غیر مسموع، بی سابقه، ناشنیده، نشنیده، توجه نشده، بگوش نخورده، غیر معروف
بی مانند، بی نظیر، بی همتا، فرد، بی سابقه
پیشنهاد کاربران
تازه