دیکشنری
مترجم
بپرس
بی زنی
مترادف بی زنی
: تجرد، عزبی
متضاد بی زنی
: تاهل
معنی انگلیسی
:
celibacy
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بی زنی. [ زَ ] ( حامص مرکب ) حالت و کیفیت بی زن.زن نداشتن. همسر نداشتن. عزب بودن. مجردی. عزوبت.
فرهنگ فارسی
زن نداشتن همسر نداشتن .
مترادف ها
celibacy
(اسم)
تجرد، امتناع از ازدواج، بی شوهری، بی زنی
فارسی به عربی
عزوبة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک