بی زن
مترادف بی زن: ارمل، بی همسر، تنها، عزب، مجرد
متضاد بی زن: متاهل
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
بیزن. [ زَ ] ( اِخ ) بیژن. نام پهلوانی پسر گیو و خواهرزاده رستم. وی بر منیژه دخترافراسیاب عشق داشت. ( از غیاث ). رجوع به بیژن شود.
فرهنگ فارسی
بیژن ٠ نام پهلوانی پسر گیو و خواهر زاد. رستم . وی بر منیژه دختر افراسیاب عشق داشت .
گویش مازنی
مترادف ها
مجرد، بی زن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید