بی ریخت

/birixt/

معنی انگلیسی:
formless, shapeless, unformed

لغت نامه دهخدا

بی ریخت. ( ص مرکب ) ( از: بی + ریخت ) بی اندام. بی قواره. بدترکیب. بدشکل ( در انسان و حیوان و جامه ). رجوع به ریخت شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) بدشکل بدترکیب بدقواره ( انسان حیوان جامه ) .

فرهنگ عمید

زشت، بدقواره، بدترکیب.

واژه نامه بختیاریکا

دُنگالِه؛ داوار

مترادف ها

formless (صفت)
بی شکل، بی ریخت

shapeless (صفت)
بی شکل، بدشکل، بی ریخت، فاقد شکل معین

پیشنهاد کاربران