- خانه یا قبه یا گنبد بی روزن ؛ فلک.آسمان :
نیستی آگه که بروزی رسد
هر که درین خانه بیروزنست.
ناصرخسرو.
چند گریزی ز حواصل درین قبه بیروزن و باب ای غراب.
ناصرخسرو.
گر آستان تو بالین سرکنم ز شرف رسد بگنبد پیروزه گون بیروزن.
سوزنی.
رجوع به روزن شود.بیروزن. [ زَ ] ( اِ ) سنگ باقیمت. || بار و حمل. ( ناظم الاطباء ).