بیرامش. [ م ِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + رامش ) بی شادی. ناشاد : همه بدسگالند و بیدانشندزبیدانشی تیره بیرامشند.فردوسی.تن مرده چون مرد بیدانش است که نادان بهر جای بیرامش است.فردوسی.
بدون آرامشمعنی بی رامش: غمگین، ناراحت، ناشاد*کسی که آرامش ندارد بی آرامشکسی که شاد تیست بدون شادی شاد نبودن ناشادبی آرامش+ عکس و لینک