بی ذوقی
/bizowqi/
مترادف بی ذوقی: بدسلیقگی، کج سلیقگی ، بی احساسی، بی حالی، بی دماغی، بی شوروحالی
متضاد بی ذوقی: سلیقه مندی، خوش سلیقگی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
کورذوقی . [ ذَ / ذُو ] ( حامص مرکب ) نداشتن ذوق سلیم . بی ذوقی . ( فرهنگ فارسی معین ) . رجوع به کورذوق شود.