غیر ضروری، غیر واجب، غیر اصلی، بی ذات
بی ذات
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
ذات یعنی احسان
بیذات یعنی احسان
به نام خدا
ذات بدنیکونگردد
چون که بنیادش بداست.
یعنی هرکاریش کنی درست نمیشه بایدرهاش کردذات بدرو.
ایشالله که درست شه.
ذات بدنیکونگردد
چون که بنیادش بداست.
یعنی هرکاریش کنی درست نمیشه بایدرهاش کردذات بدرو.
ایشالله که درست شه.
بی ذات یعنی نمیتونه ذات بد خودشو جدی عوض بکنه ب خوب بودن باید مثل ی آدم مثل خودش هم ازدواج کنه من خودم دیدم این آدمارو اما از اونجا که خداوند راه هدایت وپاکی رو برا بندهاش نشون داده میتونه ی تغیراتی هم
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بکنه ولی دوست داره بد باشه نامرد باشه من خودم ی دختریم ک از ذات بد خیلی ضربه دیدم پیش خود پسره هم نفرینش کردم
ذات بد هیچ وقت تبدیل نمیشه ب نظر من
معنی بی ذات با بی اصل ونسب فرق داره. معنی بی ذات یعنی چیزی یا شخصی که جنسش خوب نیست هرکاری میکنی بازم اون کاریو که نباید انجام میده. ولی معنی بی اصل یا بی ریشه مریوط میشه به اصل ونسب اون شخص
بی ذات یعنی کسی ک هرکاری کنی بازم خودش وتو اعمال خودش من دیدم ک میگم مورد داشتیم
بیذات
بی ذات یعنی بدون اصل و نسب
نمک به حروم. بی شرف ( بلانسبت )
به کسی میگن بی ذاته این معنی یعنی چه . . . آیا ذات به مادره یا پدر
بی رگ و ریشه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)