دیکشنری
مترجم
بپرس
بیدوامی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بیدوامی. [ دَ ] ( حامص مرکب ) حالت وچگونگی بیدوام. عدم ثبات. ناپایداری. مقابل دوام.
فرهنگ فارسی
ناپایداری مقابل دوام .
مترادف ها
temporality
(اسم)
زودگذری، جسمانیت، عرفیت، بیدوامی، دارایی دینوی، درامد روحانیون
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها