بی دخل. [ دَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + دخل ) بی درآمد. ( ناظم الاطباء ). بی عایدی. که دخل ندارد. که درآمد ندارد. || که دخل و تصرفی در امری ندارد. غیردخیل در کارها. رجوع به دخل شود.
فرهنگ فارسی
بی در آمد . بی عایدی . که دخل ندارد . که در آمد ندارد . یا که دخل و تصرفی در امری ندارد . غیر دخیل در کارها .