بی حرمت کردن


معنی انگلیسی:
to dishonour or disgrace, to profane

مترادف ها

defile (فعل)
ملوی کردن، الوده کردن، بی حرمت کردن، بی عفت کردن، رژه رفتن

desecrate (فعل)
بی حرمت کردن

پیشنهاد کاربران

معنی ضرب المثل - > سکه یک پول سیاه کردن
خفیف و بی آبرو کردن، بی حرمت و بی ارزش نمودن ( در حد بی ارزشی یک پول سیاه ) .

بپرس