بی حالت


معنی انگلیسی:
inexpressive, drab, expressionless, toneless, dull, glassy, po-faced

مترادف ها

glass-eyed (صفت)
کور، بی حالت

glassy (صفت)
زننده، مسطح، بی حالت، شیشه ای، زجاجی، شیشه مانند، بی نور

unexpressive (صفت)
بی حالت، نارسا، غیر حاکی، عاری از معنی

پیشنهاد کاربران