بی حاجت

لغت نامه دهخدا

بی حاجت. [ ج َ] ( ص مرکب ) آنکه احتیاج ندارد. بی نیاز :
ور تو خود از حجت بی حاجتی
نه بتو مر حجت را حاجت است.
ناصرخسرو.
بی حاجتم بفضل خداوند لاجرم
اندر جهان ز هر که بمن نیست حاجتش.
ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

آنکه احتیاج ندارد ٠ بی نیاز ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس