بی تقصیر

/bitaqsir/

مترادف بی تقصیر: بی گناه، بی جرم

متضاد بی تقصیر: خطارکار

معنی انگلیسی:
guiltless, innocent, blameless, faultless, irreproachable

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه کوتاهی نکرده . ۲ - آنکه گناهی مرتکب نشده .

مترادف ها

faultless (صفت)
بی عیب، بی تقصیر

blameless (صفت)
بی عیب، منزه، بی گناه، منزه از گناه، بی تقصیر

innocent (صفت)
منزه، بی گناه، بی تقصیر، مبرا، بی ضرر، مقدس، معصوم

clean-handed (صفت)
بی گناه، بی تقصیر

فارسی به عربی

بریء , لا عیب فیه

پیشنهاد کاربران

نیاز به اصلاح در این صفحه: �متضاد بی تقصیر: خطارکار� - - > خطاکار
هیچکاره

بپرس