بی تحرک

/bitaharrok/

مترادف بی تحرک: ایستا، بی حرکت، خمود، ساکن

متضاد بی تحرک: پویا

معنی انگلیسی:
immovable, steady, still, nerveless

پیشنهاد کاربران

inert
ساکن
بی تحرک
بی حرکت
The inert figure of a man could be seen lying in the front of the car
هیکل یه آدم ساکن درازکشیده جلو ( چرخ ) اون ماشین دیده میشد

بپرس