بی بنیاد
/bibonyAd/
مترادف بی بنیاد: بی اساس، بی پایه، سست ، پوچ، نامعتبر، واهی
متضاد بی بنیاد: اساسمند، معتبر، موثق
معنی انگلیسی:
فرهنگ عمید
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
واهی. ( ع ص ) سست. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) . واهن. ( مهذب الاسماء ) . ضعیف. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : تدبیری دیگر ساختند در برانداختن خوارزمشاه التونتاش سخت واهی و سست و زفت. ( تاریخ بیهقی ص 87 ) .
... [مشاهده متن کامل]
قبه ای برساختستی از حباب
آخر آن خیمه ست بس واهی طناب.
مولوی. ( مثنوی چ نیکلسون دفتر4 ص 375 )
... [مشاهده متن کامل]
قبه ای برساختستی از حباب
آخر آن خیمه ست بس واهی طناب.
مولوی. ( مثنوی چ نیکلسون دفتر4 ص 375 )