بی بندوباری

/bibandobAri/

مترادف بی بندوباری: بی خیالی، بی قیدی، شلختگی، لاابالیگری، لاقیدی، هرهری مسلکی

متضاد بی بندوباری: انضباط

معنی انگلیسی:
abandon, laxity, promiscuity, indiscipline, license, dissipation, immorality, licentiousness, orgy

واژه نامه بختیاریکا

هربه گلی

پیشنهاد کاربران

بپرس