بی انضباط

/bi~enzebAt/

مترادف بی انضباط: بی ادب، جسور، گستاخ، نامرتب، بی نظم، شلخته

متضاد بی انضباط: منضبط

برابر پارسی: نا بسامان

معنی انگلیسی:
lacking discipline, disorderly, confused, rambunctious, wanton

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه در هیچ چیز ضبط خود نتواند کرد . ۲ - بی عصمت بی ترتیب بی نظم .

فرهنگ معین

(اِ ض ِ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) ۱ - آن که در هیچ چیز نظم ندارد. ۲ - بی عصمت ، بی تربیت ، بی نظم .

فرهنگ عمید

بی نظم وترتیب.

پیشنهاد کاربران

بپرس