بی الایش

/bi~AlAyeS/

مترادف بی الایش: ( بی آلایش ) بی پیرایه، بی ریا، پاک، ساده، سره، صاف، صفی، صمیم، مبرا

معنی انگلیسی:
artless, earnest, easy, pure, immaculate, pure, immaculate, unaffected

فرهنگ معین

( بی آلایش ) (یِ ) (ص . ) ۱ - خالص و پاک . ۲ - مجازاً صاف و ساده ، بی ریا.

جدول کلمات

بی آلایش
خالص

مترادف ها

open (صفت)
فراز، صریح، دایر، باز، اشکار، روباز، بی ابر، مفتوح، ازاد، در معرض، رک گو، بی الایش، فاش، علنی، سرگشاده، گشوده، واریز نشده، بی پناه

free-standing (صفت)
ساده، بی پیرایه، بی زیور، بی الایش

simplex (صفت)
ساده، بی الایش، غیر مرکب

پیشنهاد کاربران

کاربر sara
بی شیله پیله، نه تیله پیله!
صادق الصفا. [ دِ قُص ْ ص َ ] ( ع ص مرکب ) پاک و بی آلایش. صافی :
بینی جمال حضرت عین اﷲ آن زمان
کآیینه دل تو شود صادق الصفا.
خاقانی.
خلوص
ساده . . . . صادق . . . . پاک . . . یکرو . . . . بی تکبر . . . . .
به کلمه " بی آلایش " مراجعه کنید.
پاک و ساده و بی تیله پیله
بدون تظاهر کردن، بدون فریبکاری
بی آلایش. بدون آلایش، پاک، خالص، بی ریا. رجوع شود به بی و آلایش.

بپرس