بی اعتباری

/bi~e~tebAri/

مترادف بی اعتباری: بی قدری، فرومایگی، نااستواری، نادرستی، ناراستی

معنی انگلیسی:
disrepute, unreliability, invalidity, lack of credit

مترادف ها

nullity (اسم)
عدم، پوچی، صفر، بطلان، بی اعتباری، نیستی

disparagement (اسم)
کاهش، توهین، بی اعتباری، بی احترامی، خوار شماری، انکارفضیلت

discredit (اسم)
بد نامی، بی اعتباری

disfavour (اسم)
بی اعتباری، از نظر افتادگی، مغضوبیت

unreliability (اسم)
بی اعتباری، عدم اطمینان

disfavor (اسم)
بی اعتباری، از نظر افتادگی، مغضوبیت

فارسی به عربی

استخفاف , استیاء , سوء السمعة

پیشنهاد کاربران

بی سنگی ؛ بی ارزشی. بی اعتباری :
زآنکه سنگ آنرا بود کز سیم و زر دارد یسار
رحم کن منگر به بی سنگی و بی سیمی من.
سیفی نیشابوری.
بی سنگی ما ز بی زر و سیمی ماست.
امیرمحمود قمی.

بپرس