بی ارزش
/bi~arzeS/
مترادف بی ارزش: بی اعتبار، بی اهمیت، بی فایده، شهروا، غیرمهم، کم بها، کم قیمت، مبتذل، ناچیز، نامعتبر
متضاد بی ارزش: ارزشمند
معنی انگلیسی:
واژه نامه بختیاریکا
چالِه گرد؛ دِگه دگِه؛ سَر چالِه گرد؛ کوسِه؛ کووَّت؛ گَرگیچال
مَیَرز
جدول کلمات
مترادف ها
فاسد، بی ارزش
پوچ، تهی، بی ارزش، باطل، بلااثر
پوچ، بیهوده، بی ارزش، بی اهمیت، نا قابل
چرند، مزخرف، مهمل، بیهوده، بی ارزش
پست، بی ارزش، کم ارزش، ارزان
بی ارزش، بی اهمیت، بی بها، ناچیز و بی قیمت
بی ارزش، بی اهمیت، بی بها، بی قیمت
بی ارزش
پیر، کهنه، بی ارزش، کرم خورده، فاسد شده، کهن سال، سوراخ شده
بی ارزش، بد نام
بی ارزش
بی ارزش، فاستونی نخی
بی ارزش، بدون ارزش واقعی
پست، بی ارزش، جزئی، ناچیز
بی ارزش، جزئی
بی ارزش
بی ارزش، بدون ارج، بی پاداش
بی ارزش
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
ابتذال
خوارقدر. [ خوا / خا ق َ ] ( ص مرکب ) بی قدر. ناچیز. پست قدر. بی شخصیت : و خوارقدرتر نزدیک ارباب وقع و مقدار. ( ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 108 ) .
سارق چیزهای بی ارزش=دله دزد
ناقابل
بی ارزش در زبان آذری به کنایه "ائته آتسون ائت یئمز " ( جلو سگ بیندازی سگ نمی خورد ) . کنایه از اینکه خیلی بی ارزش است .
ماسماسک
بی اهمیت
خوار
مضخرف
سخیف
مزخرف
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)