بیرخصت. [ رُ ص َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی رخصت ) بدون اذن. بی اجازه. بی دستوری :
در ازل بر جان خاقانی نهادی مهر مهر
تا ابد بیرخصت خاقان اعظم برمکن.
خاقانی.
رجوع به رخصت شود.
در ازل بر جان خاقانی نهادی مهر مهر
تا ابد بیرخصت خاقان اعظم برمکن.
خاقانی.
رجوع به رخصت شود.
بدون اجازه
بی اجازه