بی ابر باران کردن

پیشنهاد کاربران

بی ابر باران کردن: [ کنایه، عامیانه ]بی انگیزه و بدون دلیل خشم گرفتن یا گریستن
بی ابر باران کردن ؛ بی محرک و باعثی ورزیدن کاری. نزده رقصیدن.

بپرس