بگمار

لغت نامه دهخدا

بگمار. [ ب ُ ] ( ص ) پیروز و مظفر و غالب. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بَگمار= در بخشهایی از شهرستانهای نورآباد ممسنی و کازرون و دشتستان به گونه ای خزنده بیشتر شبگرد که در هنگامه بهار و تابستان بیرون می آید به نام 《گکوی پلنگی》بگمار میگویند . این جاندار دارای یک برجستگی توپ
...
[مشاهده متن کامل]
مانند در میانه های دم خود میباشد ورنگ پوست این خزنده سفید یا زرد و سیاه راه راه میباشد وبر باور مردمان آن سرزمین سم این خزنده بی اندازه برای آدمیان کشنده و گزندناک میباشد که تااکنون گزارشی در اینباره یافت نشده

نگاه کردن

بپرس