بزار یعنی به جا بیار
هر معنی دیگه داشته باشه مثل اجازه بده یا بذار اینجا باید با ذ باشه
هر معنی دیگه داشته باشه مثل اجازه بده یا بذار اینجا باید با ذ باشه
گزاردن => به جا آوردن:
قانونگزار ( اجرا کننده قانون )
نمازگزار ( اجرا کننده نماز )
کارگزار ( اجرا کننده کار )
پس ( گزاردن ) را با [گذاشتن] اشتباه نگیریم.
قانونگزار ( اجرا کننده قانون )
نمازگزار ( اجرا کننده نماز )
کارگزار ( اجرا کننده کار )
پس ( گزاردن ) را با [گذاشتن] اشتباه نگیریم.
انجام بده/بجا بیاور
یعنی چیزی را بگذار برای بعد
بگزار یعنی اجازه بده درجمله بزار بگم
اجازه بده مثل بزاربگم
به جا بیاور
بزار