بکتوسان

لغت نامه دهخدا

بکتوسان. [ ب َ ] ( اِخ ) نام مردی بوده دانا و فهمیده و عاقل. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( از مؤید الفضلاء )( از انجمن آرا ) ( آنندراج ). نام مردی کیس دانا. ( سروری ) ( شرفنامه منیری ). و رجوع به شعوری ج اول ورق 186 شود. || نام شاعری. ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( از انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( از مؤید الفضلاء ).

فرهنگ فارسی

نام مردی بوده دانا و فهمیده و عاقل ٠ نام مردی دانا ٠ یا نام شاعری ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس