بکتاش ولی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَکْتاشِ ولی، صوفی قرن هفتم و بنیانگذار طریقت بکتاشیه بود.
از زندگی او اطلاع دقیقی در دست نیست، اطلاعات موجود نیز عموماً با افسانه آمیخته است. منابع متأخر، نام و نسب او را محمد بن ابراهیم بن موسی خراسانی ثبت کرده اند. وی در میان ترک ها به حاجی بکتاش ولی مشهور است. بنابر گزارشِ کتاب مناقب حاجی بکتاش یا ولایت نامه (تألیف در ۸۴۴، نوشته علی بن موسی معروف به «صوفلی درویش» در احوال و کرامات بکتاش)، وی اهل نیشابور ، از احفاد امام موسی کاظم علیه السلام، و مرید لقمان پرنده (لقمان خراسانی) یکی از خلیفه های احمد یَسَوی بوده است. این کتاب به عنوان معرّف چگونگی پیدایی و گسترش طریقت بکتاشی و نمونه ای از ادبیات حماسی ترک، در خور توجه است، اما چون برخی اطلاعات آن دقیق و صحیح نیست، نمی توان آن را مأخذی معتبر دانست.

کهن ترین منبع درباره بکتاش
کهن ترین منبع درباره بکتاش، مناقب العارفین افلاکی (متوفی ۷۶۱) است که به استناد آن، بکتاش خراسانی، معاصرِ مولانا جلال الدین محمد بلخی و خلیفه بابا اسحاق مشهور به بابا رسول الله، از مشایخ سلسله بابایی، و «عارف دل و روشن درون» بود اما از شریعت پیروی نمی کرد. او بیش تر اوقات مغلوب جذبه و حال می شد و بدون تقیّه، خلفا و مخالفان اهل بیت علیهم السلام را نکوهش می کرد ابتدا پدرش او را برای ارشاد نزد لقمان خراسانی برد. سپس بکتاش مدت ها در نجف اشرف و مکه معظمه گوشه نشینی اختیار کرد و احتمالاً به دستور لقمان یا بر اثر مکاشفه ای به روم رفت. در آماسیه به بابا اسحاق پیوست و به احتمال بسیار در شورش باباییان بر ضد سلجوقیان، که به کشتار باباییان انجامید (۶۳۸)، شرکت داشت و برادرش، مَنتَش، نیز در سیواس در همین شورش کشته شد بکتاش پس از این واقعه به قیرشهر (در ترکیه فعلی) و از آن جا به قَرَه اُویوک («حاجی بکتاشِ» کنونی)، قصبه ای میان قیصریّه و قونیه رفت، و خاتون آنا را به دختر خواندگی خود برگزید و تا پایان عمر در آن جا ماند ظاهراً او در میان باباییان نفوذ بسیاری داشته، زیرا توانست بقیة السیف ایشان را گرد آورد و با عنوان پیر قلندران و سرور اَبدال طریقتی بنا نهد که به نام او بکتاشیه نامیده می شود.

کرامات بکتاش
بکتاش تأهل اختیار نکرد، اما بر اساس یک افسانه، زنی نازا با نوشیدن خون بینی او باردار شد و پسری به نام حبیب به دنیا آورد که دارای فرزندانی شد. بکتاشیه به این فرزندان چَلَبی می گویند. بعدها میان چلبی ها و شیوخ بکتاشیه که به آنها «بابا» گفته می شد، رقابت شدیدی در گرفت.

تاثیر بکتاش در اسلام آوردن لشکر ینی چری
...

پیشنهاد کاربران

بکتاش ولی. بکتاشی ها گروهی از درویشان شیعه علوی هستند که در ترکیه، آلبانی و بالکان ﭙراکنده اند و مانند دیگر فرقه های اهل طریقت علاقه خاصی به علی ابن ابی طالب، امام اول شیعیان دارند .
بنا به نوشته های مورخان و روایات خود بکتاشی ها موسس و اولین رهبر این فرقه، حاجی بکتاش ولی، اهل نیشابور بود که در قرن ششم یا هفتم هجری در دوران سلاطین عثمانی به ترکیه مهاجرت کرد و فرقه بکتاشی را در آناتولی بنیاد گذاشت
...
[مشاهده متن کامل]

ﭙس از به حکومت رسیدن کمال آتاترک در ترکیه و سخت گیری های او نسبت به فرقه های مذهبی، مقر اصلی بکتاشی ها به شهر تیرانا ﭙایتخت آلبانی منتقل شد. اما پس از جنگ دوم جهانی با به حکومت رسیدن کمونیستها در آلبانی، بکتاشی ها دوباره برای برگزاری مراسم مذهبی خود، از جمله جشن "سلطان نوروز" که همه ساله در ۲۲ مارس، به عنوان روزتولد امام علی برگزار می شود، دچار مشکلاتی شدند
این دشواری ها تا زمان فروپاشی نظام کمونیستی انور خوجه در سال ۱۹۹۱ ادامه داشت اما ﭙس از فروﭙاشی بلوک کمونیست، با وجود آنکه بکتاشی ها تنها ۱۰% جمعیت آلبانی را تشکیل می دهند، "سلطان نوروز" به عنوان یک جشن ملی در آن کشور اروﭙایی شناخته شد و همه ساله با شکوه برگزار می شود
در سال ۲۰۰۴ این جشن در معبدهای ( تکیه های ) بکتاشی ها در سراسر آلبانی و کوزوو به صورت دسته جمعی برگزار شد. ولی بزرگترین و مجلل ترین مراسم در تکیه اصلی بکتاشی ها در تیرانا و با حضور درویش بابا رشادی، رهبر فعلی آنان و شرکت فعال مریدان برگزار می شود که در آن فعالان سیاسی و مذهبی داخلی و خارجی نیز شرکت می کنند


معبد بکتاشی ها که آن را "تکیه" می نامند در آخر خیابان باریکی در حاشیه شهر تیرانا قرار دارد. رهبر کل بکتاشی های آلبانی ( کوره جوش ) و افرادی از آنها که به مقام درویشی رسیده اند و اجازه تشکیل خانواده ندارند، در ساختمان های همین معبد زندگی می کنند. از چند روز پیش از نوروز، رفت و آمد و جنب و جوش در تکیه زیاد است. در و دیوار تزئین می شود. نرده ها رنگ می شوند. حوض تکیه شسته می شود و دیوارها با تصاویری از امام علی، حاجی بکتاش ولی، دیگر دراویش و همچنین تصاویری از طبیعت و بهار تزیین می شوند.
مریدان بکتاشی که در سلسله مراتب فرقه به آنها، "آرشیک" می گویند، دسته دسته به زیارت گور رهبران پیشین خود که در انتهای باغ تکیه قرار دارد و در سالهای اخیر بازسازی شده است، می روند. آنها همچنین با بابا رشادی یا کورجوش، بالاترین مقام مذهبی خود دیدار می کنند. بعضی از زائران گوسفندی برای قربانی می آورند که در گوشه ای از باغ سر بریده می شود.
صبح روز ۲۲ مارس، جمعیتی در حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر در باغ تکیه، جلوی در ورودی عبادتگاه که به آن میدان گفته می شود، جمع می شوند. در بین شرکت کنندگان نمایندگان مذاهب دیگر نیز حضور دارند. در آغاز برنامه سرود ملی کشور نواخته می شود و به احترام کشته شدگان جنگ کوزوو، یک دقیقه سکوت اعلام می شود. ﭙس از آن بابا رشادی که از سال ۱۹۹۶ رهبر بکتاشی هاست، با همراهی دراویش دیگر برنامه را آغاز می کند
ترجمه اشعار سرود سلطان نوروز
خوش آمدی، خوش آمدی سلطان نوروز
مرحبا مرحبا ( سلام ) سلطان نوروز
تا آنجا که می توانی بنگر
ورق به ورق بخوان
و در هستی تعمق کن. .
خوش آمدی، خوش آمدی سلطان نوروز
مرحبا مرحبا ( سلام ) سلطان نوروز
و بعد نوبت به موعظه بابا رشادی می رسد:
"حضار گرامی؛ ﭘدران و مادران و فرزندان من!
در این روز بزرگ، روز شادی، روز بهار، روز سلطان نوروز، روز میلاد امام بزرگ علی، اجازه بدهید برایتان از خداوند سعادت و عاقبت خیر آرزو کنم. خدا شما را یاری کند، نور و روشنایی بر سر راهتان بیفشاند. بگذارید با هم در راه رسیدن به تقوا ، صلح، آرامش و بخشش به همدیگر کوشش کنیم. این راه رسیدن به خدای بزرگ است. . . . ما قبلا هم این روز را ستایش می کردیم و حالا هم آن را گرامی می داریم. خدا در فراز و نشیب ها انگیزه های بد را از زندگی انسان دور کند. . . . "


ﭙس از سخنرانی و موعظه طولانی بابا رشادی و یکی دیگر از دراویش مهم شعرهایی از نعیم فراشی شاعر ملی آلبانی که بکتاشی نیز بوده است دکلمه می شود:
نعیم فراشی نه تنها به زبان آلبانیایی شعر می نوشته، بلکه به یونانی، ترکی و حتی به زبان فارسی نیز شعر دارد. دیوان اشعار فارسی نعیم فراشی در سال ۱۳۰۱ خورشیدی در استانبول منتشر شده و تسلط او به زبان فارسی حیرت هر خواننده را برمی انگیزد. در این دیوان شعری نیز به نام بهار وجود دارد:
نوبهارا! دلکش و جانﭙروری
دختر نازک تن و سیمین بری
روی خندان طبیعت روی توست
بوی باغ و بوی گلشن بوی توست.
بر زمین ما فرستادت خدا
دستگیرت کرد بهر هر گدا
بوی یار آید مرا از بوی تو
خوی او باشد ﭙدید از خوی تو
این زمین مرده از تو یافت جان
زان همی بینم جهان را شادمان
از سماوات آمدی ای نوبهار
تا کنی این خاکدان را لاله زار
مراسم سلطان نوروز با دیدار مردم - که اکنون صف طولانی تشکیل داده اند - با بابا رشادی ( و دیگررهبران فرقه ) ادامه می یابد. زن و مرد با هیجان به دیدار او می شتابند و روی و یا دست او را می بوسند و این دیدار ساعتها به طول می انجامد. به هر فرد در موقع خروج، لقوم ( راحت الحلقوم ) تعارف می شود.
گاهی اطاق بابا را به روی مردم عادی می بندند چرا که مهمانان رسمی چون سفیران و وزیران به دیدار او می آیند. نخست وزیر، رهبر اﭙوزیسیون، رؤسای ارتش ، سفیران کشورهای گوناگون و رهبران مذاهب دیگر در بین این مهمانان ویژه دیده می شوند که از آنها به صورت خاصی ﭙذیرایی می شود. به این مهمانان به جای لقوم، در استکان های کوچکی شیر تعارف می شود. این شیر در آیینی خاص تقدیس شده است. بنا بر تعریف بابا رشادی: "این از مراسم آئینی برای خواص بکتاشی است. اگر کسی عضو بکتاشی ها نباشد، اجازه شرکت در آن ندارد. ما در آنجا مانن . . .

بپرس