مهدی کاظمی ( ۲۵ آذر ۱۳۵۳ – ۱۸ دی ۱۴۰۰ ) معروف به بکتاش آبتین، شاعر، کارگردان فیلم و زندانی سیاسی اهل ایران بود.
او که در ابتدا با نام شناسنامه ای اش غزل هایی پیشرو می گفت، نام خود را به بکتاش آبتین تغییر داد و به شعر آزاد روی آورد. وی در ادامهٔ همین مسیر توانست با مجموعهٔ چهارم شعری خود، پتک، جایزهٔ شعر خبرنگاران را کسب کند. آبتین این مسیر را در دههٔ نود با چاپ مجموعهٔ در میمون خودم پدربزرگم ادامه داد؛ اما با بروز مشکلاتی همچون: دستگیری، زندان و بیماری نتوانست در زمان حیاتش مجموعهٔ دیگری را به چاپ برساند و پس از درگذشتش فقط مجموعهٔ تنهایی دسته جمعی از او در پاریس به چاپ رسید. او همچنین از اواسط دههٔ هشتاد، کار فیلم سازی مستند را به طور جدی آغاز کرد و تا هنگام مرگ، ۱۹ فیلم مستند ساخت که از مطرح ترین آن ها می توان به پارک مارک و مُری زن می خواد اشاره کرد. او با فیلم ۱۳ اکتبر ۱۹۳۷ بر اساس زندگی لوریس چکناواریان توانست جایزهٔ بهترین فیلم بلند پُرتره از ششمین جشنواره سینما حقیقت را به دست آورد. آخرین ساختهٔ او، موریانه ای با دندان های شیری — که یک اثر سلف پرتره بود — موفق به کسب دیپلم افتخار از دوازدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد. محمد رسول اف نیز فیلمی با نام جنایت عمدی براساس آخرین روزهای زندگی آبتین ساخت که پس از مرگ وی به نمایش درآمد.
... [مشاهده متن کامل]
فعالیت های سیاسی آبتین با حضور یافتن و مجروح شدنش در اعتراضات سال ۱۳۸۸ آغاز شد. او از سال ۱۳۸۹ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد و در سال های مختلف، مسئولیت هایی همچون: منشی کانون، عضویت در هیئت دبیران و نیز بازرس کانون را به عهده گرفت. وی پس از چند بار بازداشت و حضور در دادگاه، سرانجام در سال ۱۳۹۸ با سه اتهام «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب محاکمه و به شش سال زندان تعزیری محکوم شد.
آبتین که از مهر ۱۳۹۹ در زندان به سر می برد، چند بار با بیماری های مختلفی روبه رو شد. او در آذر ۱۴۰۰ برای دومین بار به کرونا مبتلا شد؛ اما مسئولان زندان از فرستادنش به بیمارستان خودداری کردند؛ درنهایت پس از وخیم تر شدن حال جسمی اش به بیمارستان منتقل شده و در آنجا با پابند و زنجیر به تخت، بسته شد. وی در ۱۱ دی به کما رفت و یک هفته بعد، در ۱۸ دی ۱۴۰۰ درگذشت. اداره کل زندان ها و دادستانی تهران هرگونه اهمال در رسیدگی به وضعیت آبتین را رد کردند؛ اما این مرگ، واکنش های بسیاری را در رسانه ها به همراه داشت، به طوری که برخی آن را قتل یا کشته شدن نامیدند و مسئولیت مرگ آبتین را بر عهدهٔ حکومت و مسئولانش دانستند. پس از مرگ آبتین، تجمع های گوناگونی در ایران و کشورهای دیگر برای یادبودش برگزار شد که با دخالت پلیس و نهادهای امنیتی همراه شد.
او که در ابتدا با نام شناسنامه ای اش غزل هایی پیشرو می گفت، نام خود را به بکتاش آبتین تغییر داد و به شعر آزاد روی آورد. وی در ادامهٔ همین مسیر توانست با مجموعهٔ چهارم شعری خود، پتک، جایزهٔ شعر خبرنگاران را کسب کند. آبتین این مسیر را در دههٔ نود با چاپ مجموعهٔ در میمون خودم پدربزرگم ادامه داد؛ اما با بروز مشکلاتی همچون: دستگیری، زندان و بیماری نتوانست در زمان حیاتش مجموعهٔ دیگری را به چاپ برساند و پس از درگذشتش فقط مجموعهٔ تنهایی دسته جمعی از او در پاریس به چاپ رسید. او همچنین از اواسط دههٔ هشتاد، کار فیلم سازی مستند را به طور جدی آغاز کرد و تا هنگام مرگ، ۱۹ فیلم مستند ساخت که از مطرح ترین آن ها می توان به پارک مارک و مُری زن می خواد اشاره کرد. او با فیلم ۱۳ اکتبر ۱۹۳۷ بر اساس زندگی لوریس چکناواریان توانست جایزهٔ بهترین فیلم بلند پُرتره از ششمین جشنواره سینما حقیقت را به دست آورد. آخرین ساختهٔ او، موریانه ای با دندان های شیری — که یک اثر سلف پرتره بود — موفق به کسب دیپلم افتخار از دوازدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد. محمد رسول اف نیز فیلمی با نام جنایت عمدی براساس آخرین روزهای زندگی آبتین ساخت که پس از مرگ وی به نمایش درآمد.
... [مشاهده متن کامل]
فعالیت های سیاسی آبتین با حضور یافتن و مجروح شدنش در اعتراضات سال ۱۳۸۸ آغاز شد. او از سال ۱۳۸۹ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد و در سال های مختلف، مسئولیت هایی همچون: منشی کانون، عضویت در هیئت دبیران و نیز بازرس کانون را به عهده گرفت. وی پس از چند بار بازداشت و حضور در دادگاه، سرانجام در سال ۱۳۹۸ با سه اتهام «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب محاکمه و به شش سال زندان تعزیری محکوم شد.
آبتین که از مهر ۱۳۹۹ در زندان به سر می برد، چند بار با بیماری های مختلفی روبه رو شد. او در آذر ۱۴۰۰ برای دومین بار به کرونا مبتلا شد؛ اما مسئولان زندان از فرستادنش به بیمارستان خودداری کردند؛ درنهایت پس از وخیم تر شدن حال جسمی اش به بیمارستان منتقل شده و در آنجا با پابند و زنجیر به تخت، بسته شد. وی در ۱۱ دی به کما رفت و یک هفته بعد، در ۱۸ دی ۱۴۰۰ درگذشت. اداره کل زندان ها و دادستانی تهران هرگونه اهمال در رسیدگی به وضعیت آبتین را رد کردند؛ اما این مرگ، واکنش های بسیاری را در رسانه ها به همراه داشت، به طوری که برخی آن را قتل یا کشته شدن نامیدند و مسئولیت مرگ آبتین را بر عهدهٔ حکومت و مسئولانش دانستند. پس از مرگ آبتین، تجمع های گوناگونی در ایران و کشورهای دیگر برای یادبودش برگزار شد که با دخالت پلیس و نهادهای امنیتی همراه شد.