بکاهن

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)
کهن (۲ بار)

. . راغب گوید: کاهن کسی است که از اخبار گذشته مخفی از روی ظنّ خبر می‏دهد و عرّاف آن است که از اخبار آینده همینطور خبر می‏دهد و چون این دو صناعت مبنی بر ظنّ است که گاهی درست و گاهی نادرست در می‏آید لذا رسول خدا«صلی الله علیه وآله» فرمود: هر که پیش عرّافی یا کاهنی بیاید و قول او را تصدیق کند به آنچه بر اباالقاسم نازل گشته کافر شده است «مَنْ اَتی عَرّافّاً اَوْ کاهِناً فَصَدَّقَهُ بِما قالَ فَقَدْ کَفَرَ بِما اُنزِلَ عَلی اِبی الْقاسِمِ» اقرب الموارد این فرق را از کلیّات ابوالبقا نقل کرده و گوید: در تعریفات کاهن آن است که از آینده خبر می‏دهد و مدّعی علم اسرار و مطالعه غیب است. طبرسی در ذیل آیه اوّل فرموده: کاهن کسی است که مدّعی علم غیب است با استخدام جنّ. ابن اثیر در نهایه گفته بعضی از کاهنان عرب می‏گفتند که جنّ اخبار غیب را به آنها می‏رساند. شیخ انصاری در مکاسب محرّمه در مسأله کهانت فرموده: آنچه از اکثر علما در تعریف کاهن نقل شده همانست که در قواعد گفته: کاهن کسی است که رفیقی از جنّ دارد و به او اخبار می‏آورد. به نظر نگارنده غرض قرآن از کاهن همین معنی است نه آنکه راغب گفته و در جای دیگر آمده . معنی آیه اوّل: تذکر بده تو به واسطه وحی خدا نه کاهنی که گفتار خویش را از جنّ گرفته باشی و نه مجنونی که لاعن شعور سخن بگوئی. این لفظ تنها دوبار در قرآن آمده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس