بکار داشتن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
بکار داشتن ؛ بکار بردن : بگیرند جندبیدستر و شحم الحنظل و پلیل و کندس همه را بکوبند و آب مرزنگوش بسرشند و شیاف کنند و بوقت حاجت بکار برند. ( ذخیره خوارزمشاهی ) . پس حمد عام تر باشد از شکر برای آنکه حمد بجای شکر بکار دارند و شکر بجای حمد بکار ندارند. ( تفسیر ابوالفتوح رازی ) .