وزین در نیز شاپور خردمند
بکار آورد با او نکته ای چند.
نظامی.
|| بجا آوردن و انجام دادن. ( ناظم الاطباء ذیل بکار ) : کنون اندرین هم بکار آورم
برو بر فراوان نگار آورم.
فردوسی.
بد فعل و عوان گرچه شود دوست به آخرهم بر تو به کار آرد یک روز عوانیش.
ناصرخسرو.
|| کشتن و قتل کردن. ( ناظم الاطباء ذیل بکار ).