بکار

/bekAr/

لغت نامه دهخدا

بکار. [ ب ِ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) در کار و مشغول. مشغول بکار. ( ناظم الاطباء ). مشغول. || بافایده. ( ناظم الاطباء ). مفید. محتاج الیه. لازم. ضروری. ( یادداشت مؤلف ) :
ز هر چش ببایست و بودش بکار
بدادش همه بی مر و بی شمار.
فردوسی.
درم نیز چندانکه بودش بکار
ز دینار وز گوهر شاهوار.
فردوسی.
نکورای و تدبیر او مملکت را
بکار است چون هر تنی را روان.
فرخی.
دست او جود را بکارتر است
زآنکه تاری چراغ را روغن.
فرخی.
هرکه پیاده بکار نیستمش
نیست بکار او همان سوار مرا.
ناصرخسرو.
هر ذره که هست اگر غبارست
در پرده مملکت بکارست.
نظامی.
|| مستعمل. ( ناظم الاطباء ).

بکار. [ ب ِ ] ( حرف اضافه + اسم )
- بکاری پرداختن ؛ اشتغال بدان. ( از منتهی الارب ).
- بکاری در شدن ؛ آغاز کردن کاری. اشتغال بکاری. شروع کردن کاری.
- بکاری قیام کردن ؛ انتصاب. ( از تاج المصادر بیهقی ). تولی. ( ترجمان القرآن ).
- بکاری نصب کردن ؛ بکاری گماشتن. منصوب کردن به شغلی. به کاری واداشتن. و رجوع به کار شود.
- بکاری واداشتن ؛ بکاری گماشتن. بکاری نصب کردن.

بکار. [ ب ِ ] ( ع اِ ) ج ِ بَکرَة. ( از منتهی الارب ). رجوع به بکرة شود. ج ِ بَکر یا بُکر ( آنندراج ). رجوع به بکر شود.

بکار. [ ب ِ ] ( ع مص ) رجوع به مباکرة شود.

بکار. [ ب َک ْ کا ] ( اِخ ) دهی است نزدیک شیراز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مرآت البلدان ج 1 ص 257 و ابن بطوطه ص 413 شود.

فرهنگ فارسی

۱- ( صفت ) در کار مشغول بکار . ۲- با فایده . ۳- مستعمل . ۴- درخور کار شایست. کار .
دهی است نزدیک شیراز .

گویش مازنی

/bekaar/ دانه بکار – امر به کاشتن - فروکن

واژه نامه بختیاریکا

( بِکار ) دائر؛ برقرار

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بکار (ابهام زدایی). بکار ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • بکار بن قتیبه، بَکّار بن قُتیبه، ابوبکر، قاضی مصر، محدّث و فقیه حنفی• بکار بن عبدالله، از شخصیت های سیاسی وابسته به حکومت عباسیان
...

دانشنامه عمومی

بِکار یا موسومت ( به فرانسوی: bécarre ) [ ۱] در تئوری موسیقی یک علامت عَرَضی است که علامت های عرضیِ قبلِ خود را فسخ می کند و زیروبمی ( نواکِ ) تغییرنیافته از یک نت را نمایش خواهد داد.
عکس بکار
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

بِکار (natural)
در موسیقی، علامتی که دیز یا بمل را باطل می کند. هورن یا ترومپت بکار (طبیعی)، سازی بدون دریچه است که به همین سبب فقط هارمونیک طبیعی را می تواند تولید کند.

پیشنهاد کاربران

علامت عرضی ( که فراخور حال و هوای ملودی زیر بودن یا بم بودن را خنثی می کند وبه طور کلی شامل حال دایمی نمی شود، موقت است )
- از خانواده ( نگاه کنید به علامات تغییردهنده�دیز� و �بمل� ) نشانه گذاری نت نگاری
- Natural
بکار ؛ در کار. مشغول. مشغول کار. با فایده. مستعمل. ( ناظم الاطباء ) . و رجوع به مدخل �بکار� شود.
نافع

بپرس