بژنگ

لغت نامه دهخدا

بژنگ. [ ب َ ژَ ] ( اِ ) کلید و به عربی مفتاح خوانند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). کلید و آن مصحف است و اصل مدنگ است. ( از انجمن آرای ناصری ) ( از آنندراج ). بزنگ. ( برهان ). || دوائی است که رطوبات را نشف کند. ( نزهةالقلوب ، یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) کلید مفتاح بزنگ .

فرهنگ عمید

= بزنگ

پیشنهاد کاربران

بپرس