بچه ها


معنی انگلیسی:
brood, litter

واژه نامه بختیاریکا

بچه بارُو؛ بچه بیلُو؛ تَک پِلو؛ تک و تلو؛ تَپ تیل؛ بیل؛ تَلو؛ هیردِ تَلو

پیشنهاد کاربران

خردگان. [ خ ُ دَ / دِ] ( اِ ) ج ِ خرده. بچه ها. اطفال. کودکان :
کام من خشک و خردگان مرا
می نیاساید آسیای گلو.
سوزنی.
رجوع به خرده شود.
کودکان. جمع بچه
میگم چیزی زدین آیا
ما فارسی میخوایم نه انگلیسی
guys هم میشه 😊
و همین طور kids
بچگان. [ ب َچ َ / چ ِ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) ج ِ بچه :
جهانا چنینی تو با بچگان
گهی مادری گاه مادندرا.
رودکی.
مرد سر خمش استوار بپوشد
تا بچگان از میان خم بنجوشد.
منوچهری.
ابر از هوا بر گل چکان مانند زنگی دایگان
در کام رومی بچگان پستان نور انداخته.
خاقانی.
دادا درست ولی kids هم میشه
برقراری عزیز
بچه ها شیرینی زندگی اند
منابع• https://www.youtube.com/watch?v=sMld_JVwtoc
Childrens - kids - guys البته باید علامت s را حتما بزارید چون معنی میشه بچه
fellas
folks
dudes
در زبانهای اصیل ایرانی
کردی. . ( کرمانجی. اوستایی ) زاروک
پارسی . . . بچه

Kid
Kids
child
chidren
Childrenخودش جمع هست s نمیاد براش
Kids , children
Children خودش ینی بچه ها
بعد شما میگید childrens؟؟؟؟😳
Childrens یعنی بچه ها ها این s , s جمع هستش😊☺️
Childrensبه معنای بچه ها
Guys
Kids
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس