واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
خردگان. [ خ ُ دَ / دِ] ( اِ ) ج ِ خرده. بچه ها. اطفال. کودکان :
کام من خشک و خردگان مرا
می نیاساید آسیای گلو.
سوزنی.
رجوع به خرده شود.
کام من خشک و خردگان مرا
می نیاساید آسیای گلو.
سوزنی.
رجوع به خرده شود.
کودکان. جمع بچه
میگم چیزی زدین آیا
ما فارسی میخوایم نه انگلیسی
میگم چیزی زدین آیا
ما فارسی میخوایم نه انگلیسی
guys هم میشه 😊
و همین طور kids
و همین طور kids
بچگان. [ ب َچ َ / چ ِ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) ج ِ بچه :
جهانا چنینی تو با بچگان
گهی مادری گاه مادندرا.
رودکی.
مرد سر خمش استوار بپوشد
تا بچگان از میان خم بنجوشد.
منوچهری.
ابر از هوا بر گل چکان مانند زنگی دایگان
در کام رومی بچگان پستان نور انداخته.
خاقانی.
جهانا چنینی تو با بچگان
گهی مادری گاه مادندرا.
رودکی.
مرد سر خمش استوار بپوشد
تا بچگان از میان خم بنجوشد.
منوچهری.
ابر از هوا بر گل چکان مانند زنگی دایگان
در کام رومی بچگان پستان نور انداخته.
خاقانی.
دادا درست ولی kids هم میشه
برقراری عزیز
برقراری عزیز
بچه ها شیرینی زندگی اند
Childrens - kids - guys البته باید علامت s را حتما بزارید چون معنی میشه بچه
در زبانهای اصیل ایرانی
کردی. . ( کرمانجی. اوستایی ) زاروک
پارسی . . . بچه
کردی. . ( کرمانجی. اوستایی ) زاروک
پارسی . . . بچه
Childrenخودش جمع هست s نمیاد براش
Children خودش ینی بچه ها
بعد شما میگید childrens؟؟؟؟😳
Childrens یعنی بچه ها ها این s , s جمع هستش😊☺️
بعد شما میگید childrens؟؟؟؟😳
Childrens یعنی بچه ها ها این s , s جمع هستش😊☺️
Childrensبه معنای بچه ها
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)