بچه زاییدن

مترادف ها

light (فعل)
اشکار کردن، اتش زدن، مشتعل شدن، روشن کردن، برق زدن، اتش گرفتن، بچه زاییدن، اذرخش زدن

kit (فعل)
بچه زاییدن

fawn (فعل)
بچه زاییدن، اظهار دوستی کردن، تملق گفتن

فارسی به عربی

( بچه زاییدن (اهویاگوزن ) ) ظبی
( بچه زاییدن(گربه ) ) عدة

پیشنهاد کاربران

بپرس