( بچشم آوردن ) بچشم آوردن. [ ب ِ چ َ / چ ِ وَ دَ ] ( مص مرکب ) بچشم کردن. اعتنا به شأن چیزی کردن. ( آنندراج ). || برگزیدن. ( آنندراج ) : غم تو در دل من همچو دزد خانگی است که هرچه روز بچشم آورد به شب دزدد.افضلی جرپاذقانی.و رجوع به چشم شود.