بچاک زدن

لغت نامه دهخدا

بچاک زدن. [ ب ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) درتداول عامه فرار کردن. جیم شدن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

در تداول عامه فرار کردن جیم شدن .

پیشنهاد کاربران

پس پشت دادن ؛ گریختن : چون طوسیان تنگ دررسند من پذیره خواهم شد و یکزمان دست آویزی بکرده پس پشت داده وبهزیمت برگشته. . . ( تاریخ بیهقی ص 435 ) .
راه گریز گرفتن ؛ گریختن. روی بگریز نهادن. فرار کردن. ره فرار گزیدن :
جفاپیشه گستهم و بندوی تیز
گرفتند از آن کاخ راه گریز.
فردوسی.

بپرس