بویا کردن

لغت نامه دهخدا

بویاکردن. [ ک َ دَ] ( مص مرکب ) صاحب بو کردن. بودار کردن :
خاک و باد و آب وآتش کو ندارد رنگ و بوی
نرگس و گل را چگونه رنگی و بویا کند.
ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

صاحب بو کردن . بودار کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس