بویاکردن. [ ک َ دَ] ( مص مرکب ) صاحب بو کردن. بودار کردن : خاک و باد و آب وآتش کو ندارد رنگ و بوی نرگس و گل را چگونه رنگی و بویا کند.ناصرخسرو.