بوی ناگرفته

مترادف ها

stale (صفت)
کهنه، مبتذل، مانده، بوی ناگرفته، بیات، پر زور وکهنه

frowsty (صفت)
کهنه، پوسیده، چرک، کپک زده، بوی ناگرفته

musty (صفت)
کهنه، پوسیده، ترشیده، کپک زده، بوی ناگرفته

فارسی به عربی

فاسد , متعفن

پیشنهاد کاربران

بپرس