بوکند

لغت نامه دهخدا

بوکند. [ ک َ ] ( اِ ) عشقه و لبلاب. ( ناظم الاطباء ) ( اشتینگاس ). بوغند.

فرهنگ عمید

عَشَقه، لبلاب.

جدول کلمات

لبلاب , عشقه

پیشنهاد کاربران

نشمین گاهی که درون زمین کنده شده یا آغل گوسفند که در روی زمین کنده شود دست کند نیز گفته شده
در انارک و چوپانان دست کند ها بوکند گفته می شود

بپرس