بونده

لغت نامه دهخدا

بونده.[ ب ُ وُ دَ / دِ ] ( ص ) آهسته. ( رشیدی ) ( جهانگیری ). مرد آهسته و باتمکین. ( برهان ). مرد آهسته و با هیبت و نخوت. ( انجمن آرا ). مرد باحیا و باشرم. سلیم و ملایم. باوقار و باتمکین. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ).

بونده. [ ب ُ وَ دَ / دِ ] ( ص ) مرد با هستی و هیبت و صاحب نخوت.( برهان ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به کلمات ماقبل شود.

فرهنگ فارسی

مرد با حیا و با شرم . یا سلیم و ملایم یا با وقار و با تمکین .

فرهنگ عمید

مرد باهیبت و صاحب نخوت، باشنده.

گویش مازنی

/boonde/ می توان - می شود

دانشنامه عمومی

بونده (آلمان). بونده ( به آلمانی: Bunde ) یک شهر در آلمان است که در لر واقع شده است. [ ۱] بونده ۷٬۵۵۵ نفر جمعیت دارد.
عکس بونده (آلمان)عکس بونده (آلمان)عکس بونده (آلمان)

بونده (بورزانگا). بونده شهری در شهرستان بورزانگا در استان بام در بورکینافاسوی شمالی است و جمعیت آن ۴۰۹ نفر است.
عکس بونده (بورزانگا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

نام قدبم روستای بونده درمحمودآباد مازندران
بنام بانکده بوده است
دکتر کزازی در نوشته های خود واژه " بَوَنْده" را به جای واژه ی " کامل" به کار برده است.
بُوَندن = با وَقار رفتاریدن.

بپرس