بوند

لغت نامه دهخدا

بوند. [ ب ُ وُ ] ( اِ ) نرمی و ملایمت و مسالمت و حلم. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ). آهستگی. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( رشیدی ) ( انجمن آرا ).

بوند. [ ب ُ وَ / وِ ] ( ص ، اِ ) مرد آهسته. || مرد صاحب نخوت و هستی را گویند. ( برهان ). مردم صاحب نخوت و تکبر و مردم مغرور و خودبین.( ناظم الاطباء ). || درختی را گویند که هرگزبار و ثمر نیاورد. ( آنندراج ). رجوع به بُوَه شود.

فرهنگ فارسی

مردم صاحب نخوت . مردم صاحب نخوت و تکبر و مردم مغرور و خودبین .

دانشنامه عمومی

بوند ( به هلندی: Bunde ) یک منطقهٔ مسکونی در هلند است که در میرسن ( هلند ) واقع شده است. [ ۱] بوند ۵٬۸۰۰ نفر جمعیت دارد.
عکس بوند
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

پیشنهاد استاد میرجلال الدین کزازی در نامه ی باستان:
بَوَنده: کامل.
بَوَندگی: کمال.
پیشنهاد استاد میرشمس الدین ادیب سلطانی در ترجمانی منطق ارسطو:
فرساخته: کامل.
فرساختگی: کمال.

...
[مشاهده متن کامل]

پیشنهاد استاد حلیل دوست خواه در گزارش اوستا:
رسا: کامل.
رسایی: کمال.
هر سه پیشنهاد درست است و روان و سازگار با جان زبان پارسی است.
پارسی را پاس بداریم: )

بپرس