بونافع
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱- ( صفت ) آنچه که سودمند باشد . ۲ - ( اسم ) کینه سرکه . ۳ - نوعی معجون طبی : (( شهد سخنم شراب شافی است بونافع صوفیان صافی است . ) ) ( تحفه العراقین ) ۴ - می شراب .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید